ناله های عاشقانه
|
رفته ای و من هر روز.... به موریانه هایی فکر میکنم که آهسته و آرام.... گوشه های خیالم را می جوند ..... به گذشته که بر میگردم .... از حال میروم.......
تو چرا ناراحت هستی... دنیا که به آخر نرسیده.... من نشدم یکی دیگه.... میتونه مثل من دوستت داشته باشه.......
بر بالشی که از مرگ پرندگان پر شده..... نمیتوان خواب پرواز دید.... اون شادی که با شکستن دل عاشق.... بدست بیاد ماندگار نیست....
تقصیر من نیست به تو که میرسم..... هوس آغوشت میسوزاندم.... لبانم از عطشت له له میزنند.... نگاهم خمار نگاهت می شود.... به تو که میرسم نفسهایت دیوانه ام میکند....
وقتی تو مرا دعوت به آغوشت میکردی... من پر از سکوت می شدم..... این *مردانگی* را دوست داشتم.... وقتی که اسیرت می شدم.....
رفت که رفت.....
به گور باباش خندید که رفت.....
قلادشو از گردنش باز میکنم.....
میندازم گردن یکی دیگه......
بذار بره...... همون بهتر که بره........
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی... بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی اما دم نزدی.... بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.... بزن به سلامتی عشقی که قسمتت نشد ولی هنوز هم دوستش داری..... بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییت گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی.....
امروز آسمان دلم ابریست.... از حوالی خیالم که گذشتی چترت را باز کن.... نکند اشکهایم قلب سنگت را خیس کند.... و قلبت ترک بخورد.... امشب پر بغضم..... خدا کنه ببارم..... |
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|
